زنگ اول ، زنگ عاشقی

یه عالمه ترانه،حرفهای بی بهانه!داستان وعـکس زیبا،شعرهای عاشقانه

می نویسم ســــکوت ، سکوتی به بلندی فریاد...

فریاد بی صدا...فریاد خفته در بغض و تنهایی....

سکوتی گل آلود زیر باران های نا امیدی....

در باران های سیل گونه ی زندگی ام بارها لبخند خدا را از انبوه ابرهای سیاه دیده ام و چون چتری برایم

دلگرمی و آرامش ارمغان آورد...

در سکوت های محزون بارها نوای ندای خداوند را شنیده ام وبرایم ترانه ای شد ژرف و دل نواز...

در خواب های عمیق غفلت دیده ام حضور نورانی و پر شکوه خداوند ، بیداری شیرینی برایم فراهم کرد...


 https://modiryat.com/

 


ادامه مطلب

+نوشته شده در چهار شنبه 5 بهمن 1394برچسب:نیایش,توکل,دردودل,خداوند,قلم,دل,عاشق,نجوا,غفلت,تنهایی,سکوت,ساعت10:31توسط زنگ عاشقی | |

خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم

همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت

من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کند

و چشم هایش را می بندد و می گوید

من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی

 

با تشکر از.... آرزو

+نوشته شده در دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:آرزو,درد,دل,خدا,ساعت13:10توسط زنگ عاشقی | |

چنانت محتاجم، که بی تو زندگی ام نیست، و چنانت مشتاقم، که جز تو، دل دادگی ام. چندانت مهربان یافتم، که تنها به تو دل باختم. ای آن که نامت بلند است و حدیث بودنت، بی چون و چند! ای زیبای محض! من سر در تسلیم تو تا بردم و نقش غیر از تو ستردم؛ هیچ نماند، الآ عشق. تو را با کدامین واژه باید ستود؟ که ستایش گری خُردینه ام و پرستش گری، کمینه.

 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:زیبای من,مشتاق,عشق,دل,ساعت11:15توسط زنگ عاشقی | |